جدول جو
جدول جو

معنی گردن کشیدن - جستجوی لغت در جدول جو

گردن کشیدن
دراز کردن گردن، طغیان کردن عصیان کردن نافرمانی کردن: هر که از شما بزرگتر باشد ویرا بزرگتر دارید و حرمت وی نگاه دارید و از او گردن مکشید
فرهنگ لغت هوشیار
گردن کشیدن
کنایه از گردنکشی کردن، نافرمانی کردن، عصیان ورزیدن، تکبر کردن، دلیری کردن
تصویری از گردن کشیدن
تصویر گردن کشیدن
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گرو کشیدن
تصویر گرو کشیدن
در گرو خود نگاهداشتن چیزی را تا قرض مدیون در موعد مقرر تادیه شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرو کشیدن
تصویر گرو کشیدن
چیزی را تا وصول طلب خود از بدهکار در گرو نگه داشتن، گروکشی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درد کشیدن
تصویر درد کشیدن
Writhe
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گر کشیدن
تصویر گر کشیدن
شعله زدن مشتعل شدن الو گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گر کشیدن
تصویر گر کشیدن
افروخته شدن آتش، زبانه کشیدن آتش، شعله زدن، گر زدن، اشتعال، التهاب، توقّد، تلهّب، ضرام، اضطرام
فرهنگ فارسی عمید